عطر گیسوی تو پاشیده ست بر دوش بهار ،

قاصدِ عطرت نسیمِ کوچه های بی قرار !

هر کجا پا می گذاری عشق ! غوغا می کنی ،

رنجه کن یک گام دیگر ، سر بیاید انتظار

نغمه ای در جانم از شوق تو می خواند که باز

می رسد بار دگر ، این کوکب دنباله دار !

قطره ها همراه دریا گشته اند و می روند

چون به دنبال تو میگردند در گوش و کنار

صاحب لبخند و اشک و آرزوهای منی !

پل بزن بر رود تردید و بریز از آبشار !

فروزنده مستوفی